مندرجات :
ج. 1. 1. سخني در باب سبك شعر سعدي، 2. آغاز باب دوم : در احسان ﴿اگر هوشمندي به معني گراي﴾، 3. اندر نواخت ضعيفان ﴿پدر مرده را سايه بر سر فكن﴾،4. حكايت ابراهيم ﴿ع﴾ ﴿شنيدم كه يك هفته ابن سبيل﴾. - , ج. 2. 1. ادامهي شرح ﴿پدر مرده را سايه بر سر فكن﴾ ﴿شنيدم كه يك هفته ابن سبيل﴾، 2. عابد با شوخ ديده ﴿زبانداني آمد به صاحبدلي﴾، 3. ممسك و فرزند ناخلف ﴿يكي رفت و دينار ازو صد هزار﴾، 4. شرح عابد با شوخديده. - , ج. 3. 1. ادامهي شرح عابد با شوخديده، 2. ممسك و فرزند ناخلف، 3. ﴿بزاريد وقتي زني پيش شوي﴾، 4. ﴿شنيدم كه پيري به راه حجاز﴾،5. شرح ممسك و فرزند ناخلف. - , ج. 4. 1. ﴿بزاريد وقتي زني پيش شوي﴾،2. ﴿شنيدم كه پيري به راه حجاز﴾، 3. ﴿به سرهنگ سلطان چنين گفت زن﴾، 4. ﴿يكي را كرم بود و قوت نبود﴾، 5. شرح ﴿بزاريد وقتي زني پيش شوي﴾، 6. شرح ﴿شنيدم كه پيري به راه حجاز﴾، 7. شرح ﴿به سرهنگ سلطان چنين گفت زن﴾، 8. شرح ﴿يكي را كرم بود و قوت نبود﴾. - , ج. 5. 1. ادامهي شرح ﴿يكي را كرم بود و قوت نبود﴾، 2. شرح ﴿يكي در بيابان سگي تشنه يافت﴾، 3. در معني رحمت بر ضعيفان ﴿بناليد درويشي از ضعف حال﴾. - , ج. 6. 1. ادامهي شرح ﴿در معني رحمت بر ضعيفان﴾، 2. شرح ﴿يكي سيرت نيك مردان شنو﴾، 3. شرح ﴿به ره بر يكي پيش آمد جوان﴾، 4. شرح ﴿يكي روبهي ديد بي دست و پاي﴾. - , ج. 7. 1. ادامهي شرح ﴿يكي روبهي ديد بي دست و پاي﴾، 2. شرح ﴿شنيدم كه مرديست پاكيزه بوم﴾، 3. شرح ﴿شنيدم در ايام حاتم كه بود﴾. - , ج. 8. 1. ادامهي شرح ﴿شنيدم در ايام حاتم كه بود﴾، 2. شرح ﴿ندانم كه گفت اين حكايت به من﴾. - , ج. 9. 1. شرح ﴿شنيدم كه طي در زمان رسول﴾، 2. شرح ﴿ز بنگاه حاتم يكي پيرمرد﴾، 3. شرح ﴿يكي را خري در گل افتاده بود﴾، 4. شرح ﴿شنيدم كه مغروري از كبر مست﴾. - , ج. 10. 1. ادامهي شرح ﴿شنيدم كه مغروري از كبر مست﴾، 2. شرح ﴿يكي را پسر گم شد از راحله﴾، 3. شرح ﴿ز تاج ملك زادهاي در مناخ﴾، 4. حكايت پدر بخيل و پسر لابالي ﴿يكي زهرهي خرج كردن نداشت﴾، 5. شرح ﴿جواني به دانگي كرم كرده بود﴾. - , ج. 11. 1. شرح ﴿كسي ديد صحراي محشر به خواب﴾، 2. ﴿بگفتيم در باب احسان بسي﴾، 3. شرح ﴿شنيدم كه مردي غم خانه خورد﴾، 4. شرح ﴿چه خوش گفت بهرام صحرانشين﴾.
موضوع :
سعدي، مصلح بن عبدالله، - 691؟ق. بوستان - نقد و تفسير , شعر فارسي - قرن 7ق. - نقد و تفسير , محجوب، محمد جعفر، 1303 - 1374 - پيامها و سخنرانيها