مندرجات :
ق.1. لينكن تبرش را محكم بر تنه درخت زد. - , ق.2. گلحد با شمشير خود به آنها حمله نمود. - , ق.3. پطرس با آخرين نفس خود بپاي استاد خود ميافتد.. - , ق.4. جراح گفت : "بدان كه اين دست تو است".. - , ق.5. چالمرز يكدست خود را ببالا نگاه ميداشت تا بفهماند كه مسلح نيست.. - , ق.6. افعي بزرگ و مهلكي بر دست پولس چسبيد.. - , ق.7. "كار اول من شستن سربازان كثيف و گردآلود بود".. - , ق.8. سربازان با حال بهت و ترس به عقب جستند.. -