چكيده :
اين داستان درباره سرزمين سبز و خرم گيلان است كه مردمانش با شادماني زندگي مي كردند تا اينكه يك روز همه چيز عوض مي شود. اژدهاي هزار سري پيدا شده بود كه اجازه نمي داد كسي از آب چشمه ها استفاده كند. اما دختري به نام لاكوي مي خواهد اورا از بين ببرد ، بنابراين به نزد حاكم مي رود و...